📙🌹نکات ادبیات دهم 🌹📙توضیحات کلی شعر چشمه و سنگ
چشمه نماد :فرد و شخص مغرور
دریا نماد : کمال و مرجع ایدهآل هر شخص
سنگ نماد : خاستگاه و مبدا اولیه
جدا شدن چشمه : گریز از رکود و منفعل بودن .
🌿
1⃣ گشت یكی چشمه ز سنگی جدا
غلغله زن ، چهره نما ، تیز پا
قلمرو فکری :چشمه ای پرخروش و مغرور و شتابان از زیر سنگ به جریان افتاد.
قلمرو ادبی :چهره نما :کنایه از عبور کردن با غرور و تفاخر
تنسیق الصفات در مصرع دوم
قلمرو زبانی : چهره نما : خود نما
2⃣گه به دهان بر زده كف چون صدف
گاه چو تیری كه رود بر هدف
قلمرو فکری : گاهی کفی چون صدف سفید بر دهن گرفته و گاهی چون تیر بسوی هدف سریع می رفت.
قلمرو ادبی :کف بر دهان زدن :کنایه از سفیدی
تیر برهدف : کنایه از سریع و مستقیم رفتن
دهن چون صدف : تشبیه
جناس : صدف و هدف
تناسب : دهان و کف
3⃣گفت : درین معركه یكتا منم
تاج سر گلبن و صحرا منم
قلمرو فکری :چشمه گفت: من در این معرکه یکتا و یگانه هستم و مایه ی افتخار گلبن و صحرا می باشم.
قلمرو ادبی :تاج سر بودن : کنایه از مایه ی افتخار
تاج و سر / گلبن و صحرا : تناسب
سر گلبن و صحرا : تشخیص
قلمرو زبانی:
معرکه : میدان
گلبن : بوته گل
4⃣چون بدوم ، سبزه در آغوش من
بوسه زند بر سر و بر دوش من
قلمرو فکری :وقتی به راه می افتم سبزه در آغوشم قرار می گیردو بر سر و دوش من بوسه می زند.
قلمرو ادبی : سر و دوش: تناسب
آغوش من ،دویدن،بوسه زدن،سر و دوش
داشتن: تشخیص
بر ،سر و در : جناس
5⃣چون بگشایم ز سر مو ، شكن
ماه ببیند رخ خود را به من
قلمرو فکری :اگر موج نداشته باشم و آرام باشم ماه رخ خود را در من می بیند.
قلمرو ادبی :شکن : استعاره از موج
مو : استعاره از آب چشمه
مصراع اول :کنایه از آرام شدن
مو و شکن :تناسب
بیت دارای تشخیص و تشبیه پنهان است.
قلمرو زبانی :
شکن : تاب و پیچش مو
6⃣و7⃣ قطره ی باران ، كه در افتد به خاك
زو بدمد بس كوهر تابناك
در بر من ره چو به پایان برد
از خجلی سر به گریبان برد
قلمرو فکری :وقتی قطره ی باران روی زمین می افتد گل ها و گیاهان زیادی را می رویاند اما وقتی در دامن من (چشمه) می افتد خجالت زده و محو می شود.
قلمرو ادبی :
خاک:مجاز گوهر : استعاره
ره به پایان بردن و سر به گریبان بردن : کنایه
در و بر:جناس سرقطره :تشخیص
بیت شش تلمیح به باور عامیانه : تبدیل قطره به در
8⃣ابر ، زمن حامل سرمایه شد
باغ ،ز من صاحب پیرایه شد
قلمرو فکری :سرمایه ی ابر از منست و زیبایی باغ به سبب وجود منست.
قلمرو ادبی :سرمایه: استعاره از بخار آب
باغ و پیرایه :تناسب
سرمایه ی ابر- پیرایه ی باغ : تشخیص
9⃣گل ، به همه رنگ و برازندگی
می كند از پرتو من زندگی
قلمرو فکری :زندگی گل با همه ی رنگارنگی و زیبایی از وجود منست.
قلمرو ادبی :
نغمه ی حروف: گ
زندگی گل :تشخیص
پرتوی من :تشبیه پنهان
از پرتو کسی زیستن : کنایه از نیازمند او بود
🔟 در بن این پرده ی نیلوفری
كیست كند با چو منی همسری ؟
قلمرو فکری :در زیر این فلک نیلوفری(آسمان ) چه کسی می تواند با من رقابت کند؟
قلمرو ادبی :پرده ی نیلوفری : استعاره از فلک و آسمان
همسری کردن: کنایه از برابری و رقابت
بیت دارای اغراق و استفهام انکاری نیز می باشد.
قلمرو زبانی :
همسری : برابری
1⃣1⃣و 2⃣1⃣زین نمط آن مست شده از غرور
رفت و ز مبدا چو كمی گشت دور
دید یكی بحر خروشنده ای
سهمگنی ، نادره جوشنده ای
قلمرو فکری :بدینگونه آن مست شده از غرور (چشمه) رفت و وقتی کمی از سرچشمه خود دور شد، دریای خروشنده ،ترسناک و جوشنده ای دید.
قلمرو فکری :
مست غرور :استعاره مکنیه
دیدن و رفتن چشمه:تشخیص
مصرع سوم و چهارم :تنسیق الصفات
3⃣1⃣ نعره بر آورده ، فلك كرده كر
دیده سیه كرده ،شده زهره در
قلمرو فکری :از صدای خروش دریا گوش فلک کر شده و بسیار ترسناک بود و مایه ی تعجب شده بود.
قلمرو ادبی :
نعره ی دریا :تشخیص
در و کر: جناس
دیده سیه کردن: کنایه از خشمگین شدن یا متحیر شدن
زهره پاره شدن : کنایه از ترسیدن
4⃣1⃣ راست به مانند یكی زلزله
داده تنش بر تن ساحل یله
قلمرو ادبی :مانند زلزله:تشبیه / تن ساحل و دریا :تشخیص
قلمرو زبانی :
یله : تکیه (در این بيت)
5⃣1⃣و6⃣1⃣چشمه ی كوچك چو به آنجا رسید
وان همه هنگامه ی دریا بدید
خواست كزان ورطه قدم دركشد
خویشتن از حادثه برتر كشد
قلمرو ادبی :نغمه ی حروف : ه
دیدن و قدم درکشیدن برای چشمه: تشخیص
قدم در کشیدن : کنایه از عقب نشینی
قلمرو زبانی : ورطه : گرداب ،مهلکه
7⃣1⃣ لیك چنان خیره و خاموش ماند
كز همه شیرین سخنی گوش ماند
قلمرو ادبی :
گوش ماند: کنایه از سکوت
شیرین سخنی: حسامیزی
گوش و سخن: تناسب
گوش مجاز از : شنیدن
ارسال نظر برای این مطلب
درباره ما
اطلاعات کاربری
آرشیو
آمار سایت